سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دنیای من پر از عکس و حرف نگفته

صفحه خانگی پارسی یار درباره

ادامه بحث امشب

    نظر
داشتم وبمو می دیدیم نظرات 2 پست قبل خوشحال شدم چون دیگه توش خبری از
نظرات بی هوده نبود خیلی خوبه وقتی می فهمی یکی حرفاتو می خونه به ادم
ارامش میده

شب عجیبیه خیلی از خاطرات قدیم برام زنده شده خیلی حس هایی که مدت ها بود ازشون دور بودم به سراغم اومدن

اینقدر فکر های مختلف توی سرم دارم که اصلا نمی تونم متمرکز بشم سردیه
اتاقمو و مریضیم و سردرد هم مزید بر علت شده تا امشب نتونم خوب بنویسم 

یه نکته جالبو الان متوجه شدم قبلا ها همیشه یه چیزی یه جایی بود که دوست
داشتم اونجا باشم  اما الان یه نوع پوچی منو فرا گرفته که می بینم هیچ
جایی نیست که بخوام اونجا باشم انگار متعلق به هیچ جا نیستم عجیبه فقط
انگار می خوام اینجا بشینم و همینطور بنویسم با اینکه اصلا نمی تونم درست
بنویسم

بهتره سعی کنم بخوابم البته اگر بتونم وقتی فکر هام زیاد میشن بدجوری بهم فشار میاد هزار سوال بی جواب که منو داره دیوونه می کنه

شبتون خوش امیدوارم فردا بتونم متمرکز تر بنویسم می دونم که حالا حالا ها اینجا پیدام میشه